مدح و شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
بیتاب حـیـدریم و پـریـشان فـاطمه غـم میخوریم با غم طـفلان فاطمه مثـل کـویـر تـشـنۀ بـاران نـدیـدهایم چـشم انـتـظار رحمت باران فاطمه او جـلـوۀ تـمـام قَـدِ نور خالق است خـورشـید و مـاه آیـنه داران فـاطمه قرآن فقط به خاطر کوثر نزول کرد شأن نزول خاکیِ قـرآنِ،« فـاطـمه» روح الامین سه مرتبه در روز میشود با بـاقـی مـلائـکه مـهـمـان فـاطـمـه قربانِ آن رسول خدایی که میرود هر صبح و ظهر و شام به قربان فاطمه از برکت توسل رهبر به مادر است این خاک پاک اگر شده ایران فاطمه طبق حدیث قُـدسی لولاک، در ازل ما را خـدا نوشـتـه مسلـمان فـاطمه ما بچـههای مـادر پهـلو شکـستهایم نانی نخـوردهایم به جـز نـانِ فاطمه فـضّه برای مـادرمـان کار میکـنـد زنهـای ما کـنـیزِ کـنـیـزان فـاطمه تسبیحِ«فاطمه» همه ایمانِ«مرتضی» تسبیحِ «مرتضی» همه ایمانِ «فاطمه» گرچه تمام هستیِ هستی از آن اوست “هستیِّ” مرتضی شده از آن فاطمه در اصل گریه بر غم مولا نموده است هر گریه کن اگر شده گریان فاطمه زانوی غم بغل نکن ای شاه لو کَشَف قدری بخند حیدر من..، جانِ فاطمه پهلوی من شکسته ولی دردم این شده دردت زیاد تر شده، درمـان فاطمه از بس که گریه کرده لبش خشک شد حسین قـربان تـشنه کـامیِ عـطشان فاطمه |